به نقل از «پارسینه»

مرگبارترین عروسی‌هایی که تاکنون برگزار شده است!

تاریخ انتشار: ۱۴ فروردین ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۴۵۶۰۷۳

تصادف جاده‌ای غم‌انگیز در روز عروسی، عقد زوج جوان را در محلی که هیچ وقت انتظارش را نداشتند رقم زد. هنگامی که لورن و تام اهل ایندیاناپولیس به سمت مرکز شهر می‌رفتند تا عکس‌های عروسی خود را بگیرند، مینی بوسی که مهمانان آن‌ها را می‌برد، تصادف کرد. مینی بوس با ضربه ماشین رو به رو به وسط تقاطع پرتاب شد و بسیاری از مهمان‌ها را مجروح کرد و متأسفانه یکی از ساقدوشان داماد کشته شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در چند ثانیه، شادترین روز زندگی عروس و داماد به مانند فیلمی ترسناک شد، زیرا آن‌ها به محض ورود به بیمارستان دوست خود را مرده یافتند و همچنین ۱۴ نفر از مهمان عروسی خود را در اتاق اورژانس دیدند. برای کم کردن میزان غم حادثه عروس و داماد مراسمی کوچک در اتاق کنفرانس بیمارستان برگزار کردند و مدت کوتاهی پس از آن، مراسم یادبود دوستشان، جیمز را برگزار کردند.

ساقدوشان عروس از ربوده شدن لیموزین جان سالم به در بردند

به محض ورود به محل کلیسا در ماساچوست، شش ساقدوش عروس با هم در لیموزین منتظر ورود به مراسم عروسی بودند. اما حادثه‌ای که اتفاق افتاد چیزی نبود که هیچ کدام از آن‌ها انتظار داشتند. در یک لحظه یک مرد با چکش به شیشه‌های پنجره ماشین زد و راننده را تهدید کرد و به همه گفت که ماشین را ترک کنند. تا آنجایی که لباس‌های دنباله‌دار به ساقدوشان اجازه داد شوکه و به سرعت ماشین را ترک کردند و پا به فرار گذاشتن رباینده با ماشین را تماشا کردند.

ساقدوشان آنچنان که هیچ اتفاقی نیافتاده می‌بایست به کلیسا می‌رفتند و در راه روی کلیسا راه می‌رفتند. برای اینکه بهترین روز زندگی عروس و داماد را خراب نکنند، منتظر شدند تا مراسم به پایان برسد و بعد اتفاق خارج از کلیسا را به اطلاع همه رساندند. خارج از کلیسا توسط پلیس محاصره شده بود. تازه عروس و داماد با تشویق میهمانان به بیرون از کلیسا آمدند و مجبور شدند از محل جرم عبور کنند.

زنی که شوهرش را کشت و معشوقه‌اش را مجروح کرد

مطمئنا بدترین اتفاقی که برای یک نفر می‌افتد این است که در صبح عروسی‌اش داماد را در خانه معشوقه‌اش پیدا کند. بدتر از آن هم این است که کسی که آن‌ها را پیدا می‌کند عروس باشد. در سال ۱۹۶۶ میلادی کالینز، روز قبل از عروسی‌اش در خانه‌اش در بالتیمور در حال سرگرم کردن میهمانان خود بود که نامزدش را در ساعت ۲ ظهر برای خرید چند شیشه مشروب به بیرون از خانه فرستاد. اما از اون خبری نشد و کالینز فردای آن روز در ساعت ۱۱ صبح به آدرسی در مرکز شهر رفت و از صحنه‌ای که با آن رو به رو شد شوکه شد. اما به نظر کالینز برای این صحنه آماده بود.

هنگامی که میلدرد به در خانه رسید محکم به در کوبید. زنی که در را باز کرد با چاقو زخمی کرد و بلند گفت که اجازه نمی‌دهد نامزدش با او ازدواج کند. هر زن دیگری بود از ادامه دادن این ماجرا عقب می‌کشید، اما میلدرد به سبب کار در کلاب‌های شبانه با خود اسلحه حمل می‌کرد. در همان حال بر روی خواهر معشوقه نامزدش اسلحه کشید و او را نیز زخمی کرد. کالینز نامزدش را کشت و دو زن را مجروح رها کرد و رفت. کالینز در محاکمه خود عنوان کرد که این کار را فقط برای دفاع از خود انجام داده است.

دست راست داماد DJ عروسی را با تهدید اسلحه ربود

این موضوع در ابتدا مانند یه شوخی بود، اما در حقیقت اینگونه نبود و سبب رعب و وحشت میهمانان شد. همه چیز زمانی شروع شد که عروس و داماد پس از عقد به سمت میهمانان آمدند تا شب را در کنار آن‌ها سپری کنند. DJ قرار بوداولین آهنگ را برای رقص دو نفره عروس و داماد آماده کند، اما در عوض با تهدید اسلحه مواجه شد.

نکته عجیب این داستان این است که فرد رباینده دست راست داماد بود. داماد در آخرین لحظات او را به عنوان دست راست خود جایگزین پسرعمویش کرد، اما از این مرد خیلی کم می‌دانست. درست است این مرد به اندازه کافی برای نقش‌اش در عروسی مورد اعتماد نبود، اما میهمانان انتظار این کار را از او نداشتند و نمی‌دانستند چه می‌خواهد بکند. دست راست داماد ابتدا یه گلوله به سمت آسمان شلیک کرد و بعد با تهدید اسلحه DJ را ربود و فرار کرد. پلیس دو ماه بعد او را دستگیر کرد.

نامزد سابق عروس با شلیک سه گلوله به سمت عروس او را کشت

قتل در روز عروسی داستان تکان دهنده‌ای است که البته وحشتناک نیز است. در سال ۱۹۹۹، عروس منهتنی Gladys Ricart و خانواده‌اش برای گرفتن عکس یادگاری جمع شدند، در همان حال دوست پسر سابقش آگوستین گارسیا با اسلحه سه تیر به Gladys شلیک کرد و او را در مقابل میهمانان و خانواده‌اش به قتل رساند.

گارسیا با وجود فیلم‌های ویدئویی که توسط میهمانان عروسی گرفته شده بود و انبوهی از شاهدان عینی که شاهد این حادثه وحشتناک بودند، عنوان کرد که این کار را برای دفاع از خود انجام داده است. او ادعا کرد که گمان میکرده که این دو با هم دوست هستند و اطلاعی از عروسی نداشته است. این یکی از مزخرف‌ترین و مضحک‌ترین دفاع‌هایی است که تا به حال شنیده بودیم. او گفته بود که در روز عروسی متوجه شده بود که در کیف خود اسلحه دارد. حتی وکیل او نیز سعی داشت تا اعلام کند که گارسیا این کار را برای دفاع از خود انجام داده است. او در حال حاضر در حال گذراندن مجازات ۳۰ ساله‌ای است که در سال ۲۰۰۲ برای او صادر شد.

کشته شدن عروس و داماد توسط خواستگار حسود

شکست عشقی بر روی افراد به طرق مختلف تاثیر می‌گذارد، اما افراد معدودی هستند که آن را بهانه انجام قتل می‌کنند مگر اینکه دیوانه باشند. متاسفانه افرادی بسیاری هستند که دست به این کار‌های دیوانه‌وار و وحشیانه می‌زنند. این اتفاق به سال ۱۸۹۹ و عروسی در میزوری برمی‌گردد. تازه عروس و داماد، فرانک واکر و ماد دوشورن بعد از عقد و وقتی در خانه یکی از اقوام خود مشغول خوردن شام بودند که این فاجعه رخ داد.

میهمانان عروسی با خوشحالی در حال خوردن شام بودند که گلوله‌هایی به طور مستقیم از طریق پنجره اتاق غذاخوری شلیک شد که ابتدا با شدت به کودکی برخورد کرد و او را زخمی کرد و بعد عروس و داماد که در میز غذاخوری مشغول غذا خوردن را کشت. بعدا قاتل به نام چارلز رانکین توسط خانواده عروس و داماد شناسایی شد. او خواستگار قبلی عروس بوده که جواب رد شنیده بود. رانکین را زمانی پیدا کردند که خودکشی کرده و نامه‌ای نوشته بود و در آن به همه چیز اعتراف کرده بود.

کشته شدن ۶۴ نفر و داماد در آتش وسزی تالار عروسی

هنگامی که محل برگزاری عروسی آتش گرفت، عروسی هندی که قرار بود عاشقانه و شاد برای عروس و داماد و حدود ۵۰۰ نفر برگزار شود، به یک کابوس تبدیل شد. گورو راغاوندر ۳۸ ساله و عروسش جشن عروسی خود را در یک سالن بزرگ در محله Srirangam برگزار کردند. اما سقف سالن عروسی آتش گرفت و آتش به سرعت در تمام سالن گسترش پیدا کرد. آتش سوزی زمانی آغاز شد که تجهیزات عکاسی عروسی بیش از حد گرم شدند.

احتمالا گرمای شدید تجهیزات الکتریکی ناگهان سقف را به آتش کشید و موجی از خشم را به وجود آورد که مجموعا ۶۴ تن از میهمانان را به قتل رساند. فاجعه مرگباری که علاوه بر ۶۴ تن جان داماد را هم گرفت. ویرانگری این فاجعه در روز عروسی بیانگر این موضوع است که چطور آتش می‌تواند به سرعت گسترش یابد. در حالی که اکثر میهمانان قصد فرار از آتش را داشتند در زیر دست و پا کشته شدند و بقیه نیز زمانی که سقف فرو ریخت مردند.

 

منبع: وینوک

منبع: پارسینه

کلیدواژه: پارسی خبر عروسی عروسی مرگبار روز عروسی عروس و داماد دست راست کشته شد

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.parsine.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارسینه» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۴۵۶۰۷۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پس‌لرزه عروسی دختر در هتل گران | تکلیف خودتان را از حیث اقتصادی روشن کنید | چرا همیشه صحبت شما و فرزندانتان است؟

 من به برادر عزیز شمخانی عرض میکنم فعالیت اقتصادی الزامات والتزامات خود را دارد چون خود را اولی از دیگران به نصیحت میدانم به ایشان و همردیفان ایشان درکشوری ولشکری توصیه می‌کنم تکلیف خود را از حیث فعالیت اقتصادی روشن کنید وافکارعمومی را با اصلاح امور اقناع کنید.

حجت الاسلام یدالله حبیی نماینده پیشین ولی فقیه در وارت دفاع در یادداشتی که در روزنامه جمهوری اسلامی منتشر شده است نوشت:

امیر دریابان علی شمخانی از بقیة‌السلف سپاهیان و مجاهدان و امتحان داده‌های جبهه و جنگ است و کارنامه پرباری از جهاد و خدمت در بخش‌های اجرایی و راهبردی نظام دارد.

شجاعت در میدان، شهامت در بیان، ذهن تحلیل‌گر، صداقت و گریز از نمودها و تأکید بر بودها یعنی بی‌نقش وتکلف، نگاه جامع به مسائل، رفیق نواز، خطرپذیر، سعه صدر در مدیریت، تحمل پذیر، مدیرپرور، مسجدساز و مسجد دوست و... از خصوصیاتی هستند که من از او سراغ دارم وامیدوارم امروز که بعنوان یک کهنه سربازومشحون از تجارب است این خصوصیات فرایند ومراحل کمال وتمام خودش را طی کرده باشد.

شاید در ذهن کثیری از مردم او همچنان رزمنده بسیجی، سپاهی و امیر باشد وشناختی از سایر فعالیتهای او نداشته باشند وخاطره فرماندهی نیروی زمینی سپاه وحضور در نیروی دریائی ارتش و وزارت دفاع را در ذهن خود مجسم کنند.و کسانی او را بواسطه مسئولیتهای ستادی خارج از نیروهای مسلح بشناسند ولی امروز جمع کثیری از مردم بواسطه فضای مجازی آقای شمخانی را در جبهه اقتصادی می‌شناسند اگرچه حضور او همانند تعداد قابل توجهی از صاحب منصبان ارشد نظام در بخش اقتصادی در سایه است و فرزندان وخویشان حضور مستقیم آنان را غیر ضرور نموده است.

این از آثار عصر اطلاعات وانفجار اطلاعات است که کره زمین را به مثابه یک خانه با دوربین مدار بسته، تصویر نگاری می‌کند و لحظاتی بعد به نمایش میگذارد که در نوع خود بسی مطلوب است اگرچه بدور از آسیب و تهدید نیست.

آقای شمخانی از جمله افرادی است که حضور خود و فرزندان جبهه وجنگ را در فعالیت‌های اقتصادی ضروری، شرعی و یک عمل انقلابی می‌داند یعنی اینکه کشورگرفتارجنگ اقصادی و تحریم‌های ظالمانه است (صغرای قضیه) وکسانی توانائی و شایستگی حضور در این جبهه را دارند که امتحان داده و کشور را از جنگ تحمیلی نجات داده‌اند و به نظام و انقلاب باور دارند نظیر ما (کبرای قضیه) پس ما نسبت به حضور در این جبهه وظیفه داریم (نتیجه). بنابراین حضور در جبهه اقصادی نه تنها مذموم نیست بلکه ممدوح ومشکور است چراکه با همه وجود درک میکنیم مشکلات اقتصادی وتحریمها چه بلائی برسر مردم آورده است و فقر بر گروه‌های زیادی از مردم چنان مجسم نموده است که خوف فتنه کفر وعصیان می‌رود پس آقای شمخانی و پسران وامثالهم کار بزرگی انجام داده و می‌دهند وبجای سرزنش باید مشکور باشند.

اما و صد اما که خود آقای شمخانی زیرک نیز می‌داند چرا بازتاب اجتماعی عمل مجاهدانه آنها گونه‌ای دیگر است، چرا مردم بجای تشکر باید سرزنش کنند ودر هر محفل ومجلس باید صحبت ایشان و فرزندان وی و سایرین باشد؟

حقیقت این است که مردم اولا در جریان درست اطلاعات و اطلاع‌رسانی نیستند وتاکنون ندیده ونشنیده‌اند فعالان اقتصادی کلان، گزارشی از نقطه آغاز وفراز و فرود خود را به مردم ارائه دهند ومدیریت در ابهام وانتظار اینجا هم اثر بد خود را گذاشته است واز طرفی برای مردم قابل قبول نیست به هر دلیل مسئولین وفرزندانشان فعالیتهای اقتصادی بکنند.

شاید مفروضشان این است که بدون رانت محال است به این سطح از ثروت برسند. پس راهکار چیست؟ راهکار این است که بین دو کار یکی را قبول کنند حضور در ساختار نظام بدون فعالیت اقتصادی ویا حضور در بازار وبخش خصوصی و بدون داشتن مسئولیت. شاهد زنده این مقوله رفتار و آداب مقام معظم رهبری است. مگر ما مدعی اطاعت از او نیستیم‌! حوزه اطاعت شامل قول، فعل و تقریر رهبری است و از این حیث حجت را بر همه تمام کرده است.

من به برادر عزیز شمخانی عرض میکنم فعالیت اقتصادی الزامات والتزامات خود را دارد چون خود را اولی از دیگران به نصیحت میدانم به ایشان و همردیفان ایشان درکشوری ولشکری توصیه می‌کنم تکلیف خود را از حیث فعالیت اقتصادی روشن کنید وافکارعمومی را با اصلاح امور اقناع کنید.

برای مردم قابل پذیرش نیست وقتی چندین دهک تا پایان عمر امکان تهیه مسکن ندارند، بیش از شصت میلیون نفر یارانه بگیر هستند، مشکلات اقتصادی از جمله پاشنه آشیل‌های نظام است، سن ازدواج بالا رفته است ودهها مشکل وآسیب ذهن مردم را مشغول کرده است مشاور بالاترین فرد کشور مجلس عروسی خود را در هتل کذائی برگزار کند و ما را در پاسخگوئی به این مقولات ناگزیر به نوشتن این نصیحت نامه بکند.

اگر این مجالس را ثروتمندان بخش خصوصی برگزار کنند که می‌کنند مگر اشکالی دارد؟ مهمترین پشتوانه ما در حدوث وبقاء انقلاب اسلامی، مردم بوده و هستند واین توصیه امام خمینی(ره) نیز هست، پس هوای مردم را داشته باشیم. امیدوارم برادر عزیزم علی شمخانی از نصیحت دوست خود نرنجد و این نوشته را تذکری بداند که دلسوزانه تقدیم او می‌شود .